۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

فال ورق، فال قهوه، فال تاروت!!!

اول از همه بگم کامنت‌دونی بازه!

دوستایی که منو می‌شناسن یا وبلاگم رو می‌خونن می‌دونن که من اعتقادی به ماوراء ندارم. کلا اعتقاد درست و حسابی به هیچی ندارم حتی خدا. ولی امروز اتفاق عجیبی واسم افتاد. من و آیناز-خواهرم- رفتیم پیش یه فالگیر. حالا این که چطور شد که رفتیم بماند چون این قصه سر دراز دارد.

فالگیره برامون فال ورق و قهوه گرفت. عجیب‌ترین چیزایی که تو دنیا هست رو شنیدم. همه چیز کاملا درست و دقیق بود. نه این که فکر کنید چیزای کلی که یه فالگیر می‌تونه با دیدن سن و سال آدم حدس بزنه و بگه‌ها! نه! چیزای خیلی حقیقی و درست. خصوصی‌ترین چیزای زندگی‌امون رو گفت. حتی فکری رو که امروز من از ذهنم گذشته و به هیچ کس هم نگفته بودم رو می‌دونست. در مورد آیناز هم همینطور. مثلا گفت: بابات توی همین روزا می‌خواست یه وام بگیره که کارش درست نشده ولی بهش بگید به همین زودیا درست می‌شه ناراحت نشه. گفت: بابات یه مریضی‌ای داره که باید خیلی مواظب خودش باشه. این موضوع عین حقیقته. یا به من گفت: یه پسری تو زندگی‌ات هست که تو درسات کمکت می‌کنه. یا این که فامیلی‌اتون دو اسمیه و پسوند دارین. همین که آیناز قهوه‌اش رو برگردوند بهش گفت: چقدر خوابایی می‌بینی تو!!!!!!! فک آیناز رسید زمین. آینده رو هم پیش‌بینی کرد که ترجیح می‌دم اینجا چیزی نگم. اگه درست از آب دراومد حتما خبر می‌دم.

نظر شما چیه؟ فال می‌تونه درست باشه؟ این چیزایی که اون خانومه گفت همه‌اشون درست بود. حتی یه اشتباه هم نکرد. با این حال باورش برام سخته. خیلی هم سخته. همه‌ی بنیان‌های فکری‌ام بهم می‌خوره. فال حقیقته؟ اون خانومه تهرانه. اگه دوستای تهرانی خواستن بهم ایمیل بزنن تا شماره‌اشو بهشون بدم.

۳ نظر:

  1. دو سال پیش در همین شرائط قرار گرفته بودم
    هم باور نداشتم
    هم مبهوت بودم
    الان مبهوت ترم
    چون هر چی که گفت دونه دونه ش اتفاق افتاد برام

    پاسخ دادنحذف
  2. فال می تونه درست باشه آرزو جون
    اصلاً من در اینکه یه عده هستن که قدرت های خاصی دارن شک ندارم
    اما اون انرژی ای که تو برای به حقیقت پیوستنش هم میذاری خیلی توی تحققش کمک می کنه!
    من خودم چند سال پیش رفتم پیش یه فالگیر، هر چی گفت مو به مو همون شد
    مثلاً اسم شوهر منو هم گفت حتی! اما من حس می کنم اگر اون آدم این اسم رو نمی گفت شاید من به این راحتی بهش جواب بله نمی دادم
    می گیری چی می گم دیگه؟

    واسه همین می خوام بگم منتظر به حقیقت پیوستنشون باش، اما خودت به روز هیچ کدوم رو به حقیقت نزدیک نکن!
    چون هر چیزی رو که بزور بگیری، یه روز مثل سگ از گرفتنش پشیمون می شی :|

    پاسخ دادنحذف
  3. آره
    منم اعتقاد دارم
    خب مسئله اینه که توی خانواده ما فال گرفتن جز ژن های خانواده در اومده.همه ذاتا فالگیرند و فال هاشونم خیلی خیلی درسته.البته فقط بلدند و هیچ کدوم حرفه ی فالگیری ندارند.
    فال های مامانمم که معرکه.خیلی باحالن.دوستام خیلی طرفدارشن.

    پاسخ دادنحذف