۱۳۸۹ مرداد ۱۸, دوشنبه

کسخلم به خدا. دلم می‌خواد دوباره واسه کنکور درس بخونم. بعد برم کنکور آزمایشی شرکت کنم. بعد نتیجه‌اش رو واسه فیلسوف بگم. اونم بگه: خیلی خوبه. بعدش هی غر بزنم و از خودم و زمین و زمون ایراد بگیرم. اونم هی بهم دلداری بده. بعد من گلوله گلوله اشک بریزم. بعد اون هی حرف بزنه تا من خوشحال بشم. بعد به دلیلی واسه صبح بیدار شدن داشته باشم.

۳ نظر:

  1. به جاش اگه تهران قبول بشی زود به زود میتونی ببینی ش ;)

    پاسخ دادنحذف
  2. وا!!! به خاطر فیلسوف نمی‌گم که! اون همین الآنشم از غر زدنای من موهاش سیخ می‌شه. به خاطر کنکور می‌گم. دلم واسه کنکور تنگ شده.

    پاسخ دادنحذف
  3. چه ساده و كم توقع.

    پاسخ دادنحذف