۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

محمد نوری

چه شب‌هایی صدای تو فقط همدمم بود. صدای مخملی تو. آن فراز و فرودها! آن لرزش‌های ناب!
باورم نمی‌شود دیگر نیستی. نمی‌توانم اشک نریزم. انگار تکه‌ای از زندگی‌ام، خاطراتم و لحظه‌هایم را از من جدا کرده‌اند.
باورم نمی‌شود دیگر نیستی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر