۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

نشونشو

اون موقع که این و این آهنگت همدم من بود.

سر خونه‌ی دلُم، لونه‌ی غمُم یاد او نشسته

یاد تِسمه و تفنگ، قِطار فشنگ، مادیون خسته

سر سنگ چشمه‌ها، توی دره‌ها، جاده‌های باریک

در اون شبای بارون، چیک چیک نودون، کوچه‌های تاریک

لالای لای، آخ لالای لای

بخواب نقل و نمکدون

بخواب غنچه‌ی زمِسون

الان پشت شیشه‌ها، روی چینه‌ها

گربهِ بیداره، صدای چرخای گاری

پای فراری، پشت اون دیواره


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر