سر صُبي خواب ديدم مديريت گمركي دانشگاه علامه قبول شدم. حالا اصن همچين رشتهاي رو نزدما. ولي خواب ديدم. بعد اينقدر گريه كردم كه داشتم بيهوش ميشدم. هي با خودم ميگفتم: حالا اگه قراره مديريت قبول شم، اين همه مديريتاي قشنگ، جهانگردي، هتلداري نه اصلن مديريت دولتي. آخه مديريت گمركي ديگه چيه؟ خلاصه همون لحظه كه تو خواب واقعن داشتم غش ميكردم بيدار شدم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر