چسب‌نامه

خانواده‌ی محترم بعد از نگاه کردن فرمودند : حقته !

اصلا یکی از بهترین چیزایی که تو دنیا هست ؛ چــَسبه ! از هر نوعیش ! مثلا بعضی از انواعش خیلی خوشبو‌ان .ولی بیشترین کاری که کیف می‌ده اینه که چسب مایع رو بریزی روی پوستت ، صبر کنی خشک و بعدش بکــَنی !!!

من عاشق چسبم . از هر نوعی که باشه دوست دارم بچسبونم به یه چیزی بعد بکـَنمش . مثلا چسب مایع رو می‌ریزم روی پوست دست راستم بعد که خشک شد با لذت بسیار جدا می‌کنم . نوار چسب شیشه‌ای رو هم می‌چسبونم به پشت لبم . چسب کاغذی نقشه‌کشی رو می‌چسبونم به میز رسم بعد میکـَنمش جاش سیاه می‌شه . بعد اون سیاهی رو می‌کـَنم . چسب چوب هم عالمی داره واسه خودش . فکر کن اون چسب سفید خشک‌شده‌ی خوشگل رو از روی در قرمز چسب چوب بکـَنی . وای به به ! چسب حرارتی هم با این‌که صدمات بسیاری بهم زده ولی خوبه ! می‌شه ریختش روی سطح فلزی و بعد از خشک شدن جداش کرد . از عنفوان کودکی این کار رو با انواع مختلف چسب انجام می‌دادم . البته مامانم دعوام می‌کرد . آرزوم بود که دستم رو ببـُرم و چسب زخم بزنم و دو ساعت بعد بکـَنمش !!!

دیشب مشغول انجام دادن عملیات بازی با چسب حرارتی بودم که انگشت شست و سبابه‌ی دست راست و سبابه‌ی دست چپم رو به طرز فیجیعی سوزوندم . الان سه تا تاول روی دستام دارم . البته دردشون خوب شده ولی هیچ همدردی از طرف خونواده نداشتم . بلکه تموم اعضا دلشون خنک شد و گفتن : حقته !