۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

آنیموس شجاع من

من می‌ترسم . من ضعیف شده‌ام و می‌ترسم . دلم می‌خواهد یکی باشد که نترسد . نترسد ولی به من نگوید ترست بی‌مورد است . نگوید چیزی برای ترسیدن نیست . فقط ترسم را بفهمد . بعد بغلم کند و بگوید : سرتو بذار رو شونه‌های من . من هم سرم را روی شانه‌هاش بگذارم و زارزار گریه کنم .

۲ نظر:

  1. منم به شدت یه شونه می‌خوام که روش گریه کنم. شدید!

    پاسخ دادنحذف
  2. حست کاملن قابل درکه .

    کاش همه ی آرزوهای کوچیکمون برآورده شن .

    پاسخ دادنحذف